زندگی در گذر است. با ریتمی متغیر و آهنگی جاودانه، با آوایی شنیدنی از هجوم اتفاقات ریز و درشتی که با حجم صدای نامشخص، گاها آنقدر بلند که از ظرفیت شنوایی حتی فراتر میرود، با ضربآهنگی ریز و آرام و یا با سرضربهایی تند و کوبنده، که همه و همه زندگی را رقم میزنند. و اکنون آنچه پیش چشم ماست، تصویری رنگین و آوایی رسا از تجربیات گوناگونیست که با نتها و فرمهای متغیری ریتم زندگی را مینوازند.
زندگی یک هارمونی است. یک هماهنگی، بدون بینظمی، پیچیده و عظیم و در عین حال یگانه و یکپارچه. اتفاقات آن بینهایت است و این اتفاقات در فرکانسهای مختلفی شکل میگیرند.
آهنگ این زندگی موسیقیایی گاه در میان انبوهی از جمعیت و هرج و مرج، آنچنان عرض اندام میکند که نمیتوان آن را نشنید! و گاه فقط به سکوت نیاز دارد، با ذهنی شلوغ و پرتلاطم قابل شنیدن نیست.
اینکه ما با کدامین رویکرد و از کدامین نقطه به تعبیر و تفسیر آوای زندگی بپردازیم، در دایرهی اختیاراتمان جا دارد. و ای کاش این ما باشیم که به آرامی روی خطوط حاملش قدم میگذاریم و با این آهنگ در حال نواختن و غیرقابل انکار، همسو و همراه شویم، تا با ریتم شادش برقصیم و یا در جایی دیگر پذیرای غم آن باشیم…